کلوپ مسخره بازی کلوپ مسخره بازی
| ||
|
ﺭﻭﺯﯼ ﻣﺮﺩﻯ ، ﺯﻧﻰ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﺳﯿﮕﺎﺭ ﻣﯿﮑﺸﯿﺪ ! ﻣﺮﺩ ، ﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﺯﻥ ﺭﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ، ﺯﻥ : ﺑﻠﻪ ! ﭘﺴﺮﻩ ﺯﻧﮓ ﺯﺩﻩ ﺯﻻﻝ ﺍﺣﮑﺎﻡﻣﯿﮕﻪ : مراسم خواستگارى پدر داماد : ايشون ميتونن تو شرايط فعلي كشور زنده بمونن !! سر کلاس یکی از دانشجو ها تا استاد روشو میکرد اون ور ﺳﻮﺕ ﻣﯿﺰﺩ ! دانشجویان حاظر در کلاس حدانشجویان غایب در کلاس
ژاپن: به شدت مطالعه می کند و برای تفریح ربات می سازد! مصر: درس می خواند و هر از گاهی بر علیه حسنی مبارک، در و پنجره دانشگاهش را می شکند!
برید ادامه متلب برا بغیش لایک یادت نره:)) ادامه مطلب از به بعد ﺑﻪ ﺟﺎﯼ "خخخخخخخ" ﺍﺯ ﮐﻠﻤﺎﺕ جدید ﺯﯾﺮ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﻨﯿﺪ : والا بو خودا مورد داشتیم دختره واسه دست انداز بوق زده بره کنار آهای پسری که گیر میدی به دخدر میگی بیا با من دوس شو! مجبــور میــشه با یکیــشــون کـــات کـــنه؟! ﺳﺮﮐﻼﺱ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺑﻮﺩﯾﻢ ﺩﺍﺷﺖ ﻓﻠﺴﻔﻪ فقط ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﻢ ﭼﺮﺍ ﺩﯾﮕﻪ ﺗﻮ ﮐﻼﺳﺶ ﺭﺍﻡ ﻧﺪﺍﺩ خر لایک یادت نره:)) در یکی از دانشگاه های تورنتو ( کانادا) مد شده بود دختر ها وقتی می رفتند توی دستشویی ، بعد از آرایش کردن آینه رو می بوسیدن تا جای رژ لبشون روی آینه دستشویی بمونه. مستخدم بیچاره از بس جای رژ لب پاک کرده بود خسته شده بود. برای همین موضوع را با رئیس دانشگاه در میان گذاشت. فردای آن روز رئیس دانشگاه تمام دختر هارا جمع کرد جلوی دستشویی و گفت : کسانیکه این کارو می کنن خیلی برای مستخدم ایجاد زحمت می کننن. حالا برای اینکه شما ببینید پاک کردن رژ لب چقدر سخته ، مستخدم یکبار جلوی شما آینه رو پاک میکنه. وقتی دستمال خیس شد شروع کرد به پاک کردن آینه. و از اون به بعد هیچ کس آینه رو نبوسید ﭘﺴﺮﻩ ﺍﺯﺑﺎﺑﺎﺵ ﻣﻴﭙﺮﺳﻪ :ﺑﺎﺑﺎ ! ﻣﺎﺍﺯﻛﺠﺎ ﺍﻭﻣﺪﻳﻢ؟ ﺩﯾﺸﺐ ﺳﻮﺍﺭ ﭘﻮﺭﺷﻪ ﺑﻮﺩﻡ يه روز تو تاكسي نشسته بودم يه دختره هم كنارم نشسته بود پرستات آقا ﯾﻪ ﺳﻮﺍﻝ ﺧﯿﻠﯽ ﻭﻗﺘﻪ ﺫﻫﻦ ﻣﻨﻮ ﺩﺭﮔﯿﺮ ﮐﺮﺩﻩ... حموم رفتن دخترا:
حموم رفتن پسرا در ادامه متلب . . لایک یادت نره:))ادامه مطلب ویکتور هوگو میگه :
به منم ربطی نداره ویکتور هوگو میگه شب باشه می گن زمانای قدیم یه روز ۳ تا پسر بچه میرن پیش ملا نصرالدین میگن داشتم از یه جایی رد میشدم دیدم یه پسربچه داره قلیون میکشه! پسربچه
در قدم اول باید گفت که صفر و صفر مساوی هم هستند: اون لایکو بزنید تا من برم واسه اکتشاف بعدیم
پیرمرده با یه گاری که به یه الاغ بسته بوده به زور داشته از تپه ای بالا می رفته. یکی می بینه دلش می سوزه گاری رو از پشت هل می ده تا بالای تپه. وقتی می رسن بالا پیرمرده میگه: دستت درد نکنه جوون. اگه نبودی من با یه الاغ نمی تونستم تا اینجا بیام. پیرمرده:
اون یکی مرده:
الاغ:
لایک یادت نره:)) |
|
[ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |