کلوپ مسخره بازی کلوپ مسخره بازی
| ||
|
ﺷﺎﻣﭙﻮ ﺧﺮﯾﺪﻡ پنجاه ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻮﻣﻦ ﺭﯾﺨﺘﻤﺶ ﺗﻮ ﻇﺮﻑ ﺩﺍﺭﻭﮔﺮ ﺗﺨﻢ ﻣﺮﻏﯽ ﮐﻪ ﺑﻘﯿﻪ ﻧﻔﻬﻤﻦ ﺍﺯﺵ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻧﮑﻨﻦ ﻓﺮﺩﺍﺵ ﺍﻭﻣﺪﻡ ﺑﺮﻡ ﺣﻤﻮﻡ ﺩﯾﺪﻡ ﻇﺮﻓﺶ ﺧﺎﻟﯿﻪ ﺩﺍﺩ ﺯﺩﻡ ﮐﯽ ﺍﯾﻨﻮ ﺯﺩﻩ ﺑﻪ ﺳﺮﺵ؟؟؟ ﺑﺎﺑﺎﻡ ﺍﻭﻣﺪ ﯾﻪ ﺩﻭﻧﻪ ﺯﺩ ﺗﻮ ﺳﺮﻡ ﮔﻔﺖ ﺁﺧﻪ ﮔﺪﺍ ﮐﯽ ﺍﯾﻨﻮ ﻣﯿﺰﻧﻪ ﺑﻪ ﺳﺮﺵ؟ ﺑﺎﻫﺎﺵ شورتمو ﺷﺴﺘﻢ. لایک یادت نره:))ﺧﺎﻃﺮﺍﺕ یه ﺩﺧﺘﺮ ﺟﻮﺍﻥ :ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺩﻭﺳﺘﺎﻡ ﺑﺎ ﯾﻪ ﭘﺴﺮ ﺧﯿﻠﯽ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭ ﺩﻭﺳﺖ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﺩﺍﺷﺖ ﻫﺮ ﻃﻮﺭ ﺷﺪﻩ ﺑﺎﻫﺎﺵ ﻋﺮﻭﺳﯽ ﮐﻨﻪ ، ﺗﻮ ﯾﻪ ﻣﻬﻤﻮﻧﯽ ﯾﻪ ﺩﻓﻌﻪ ﺍﺯ ﺩﻫﻨﺶ ﭘﺮﯾﺪﮐﻪ 5 ﺳﺎﻟﻪ ﺩﻓﺘﺮ ﺧﺎﻃﺮﺍﺕ ﺩﺍﺭﻩ ﻭ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰﺷﻮ ﺗﻮﺵ ﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴﻪ ، ﺍﯾﻦ ﺁﻗﺎ ﻫﻢ ﮔﯿﺮﺩﺍﺩ ﮐﻪ ﺩﻓﺘﺮ ﺧﺎﻃﺮﺍﺗﺘﻮ ﺑﺪﻩ ﻣﻦ ﺑﺨﻮﻧﻢ ! ﺍﺯ ﻓﺮﺩﺍﯼ ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯ ﻣﮋﮔﺎﻥ ﻭ ﻣﻦ ﻧﺸﺴﺘﯿﻢ ﺑﻪ ﻧﻮﺷﺘﻨﻪ ﯾﻪ ﺩﻓﺘﺮ ﺧﺎﻃﺮﺍﺕ ﺗﻘﻠﺒﯽ ﻭﺍﺳﺶ ، ﻣﻦ ﻭﻇﯿﻔﻪ ﻗﺪﯾﻤﯽ ﺟﻠﻮﻩ ﺩﺍﺩﻧﺸﻮ ﺩﺍﺷﺘﻢ ، 10 ﺟﻮﺭ ﺧﻮﺩﮐﺎﺭ ﻭﺍﺳﺶ ﻋﻮﺽ ﮐﺮﺩﻡ ، ﭘﻮﺳﺖ ﭘﺮﺗﻘﺎﻝ ﻣﺎﻟﯿﺪﻡ ﺑﻪ ﺑﻌﻀﯽ ﺑﺮﮔﺎﺵ ... ، ﭼﺎﯾﯽ ﺭﯾﺨﺘﻢ ﺭﻭﺵ ...ﻣﮋﯼ ﻫﻢ ﺗﺎ ﻣﯽ ﺗﻮﻧﺴﺖ ﺧﻮﺩﺷﻮ ﺧﻮﺏ ﻧﺸﻮﻥ ﺩﺍﺩ ﻭ ﻫﻤﺶ ﻧﻮﺷﺖ ﺍﺯ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﻭ ﻣﻦ ﺑﺎ ﻫﯿﭻ ﭘﺴﺮﯼ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﯿﺴﺘﻤﻮ ﺧﯿﻠﯽ ﭘﺎﮐﻢ ﻭ ﺍﺻﻼ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻣﺎﺩﯾﺎﺕ ﻧﯿﺴﺘﻢ ﻭ ﻓﻘﻂ ﺍﻧﺴــــﺎﻧﯿﺖ ﺑﺮﺍﻡ ﻣﻬﻤﻪ ﻭ ... ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﯾﮏ ﻫﻔﺘﻪ ﮐﺎﺭ ﻣﺪﺍﻭﻡ ﻣﺎ ﻭ ﭘﯿﭽﻮﻧﺪﻥ ﺁﻗﺎﯼ ﺩﻭﺳﺖ ﭘﺴﺮ ، ﺩﻓﺘﺮ ﺧﺎﻃﺮﺍﺗﻮ ﺑُﺮﺩ ﺗﻘﺪﯾﻢ ﺍﯾﺸﻮﻥ ﮐﺮﺩ ... ﺁﻗﺎﯼ ﺩﻭﺳﺖ ﭘﺴﺮ ﺩﺭ ﺍﯾﮑﯽ ﺛﺎﻧﯿﻪ ﺩﻓﺘﺮ ﺧﺎﻃﺮﺍﺕ ﺭﻭ ﺑﺮ ﻓﺮﻕ ﺳﺮ ﻣﮋﯼ ﮐﻮﺑﯿﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﻣﻨﻮ ﭼﯽ ﻓﺮﺽ ﮐﺮﺩﯼ؟ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺳﺎﻟﻨامه1393ﻫﺴﺖ ! ﺗﻮ 5 ﺳﺎﻟﻪ ﺩﺍﺭﯼ ﺗﻮ ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴﯽ؟ ﻭ ﺍﯾﻨﮕﻮﻧﻪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﮋﯼ ﻫﻨﻮﺯﻣﺠﺮﺩ ﺍﺳﺖ.
********** ارسالی از آوا **********
****************************** توضیح ادمین کلوپ مسخره بازی توضیحی ندارم دخترید دیگه راحت باشید ****************************** لایک یادت نره:)) توی دستشویی پارک بودم یکی در زد گفت:سلام خوبی؟ گفت چیکار میکنی؟گفتم آدم اینجا چیکار میکنه؟ گفت میتونم الان بیام اونجا؟ عصبی شدم گفتم هنوز کار دارم! یهو گفت وایسا من بهت زنگ میزنم الان یه دیوونه تو دستشویی داره جواب میده!!! من:{ آفتابه تو کماست لایک یادت نره:))دختری به دوستش: فکر کنم دوست پسرم داره بهم خیانت میکنه! دوستش: از کجا فهمیدی؟ دختر: آخه دیشب پرسیدم کجا بودی ، گفت با دوستم امیر بودم… دوستش: خوب الان مشکل چیه؟ دختر: خوب لامصّب دروغ میگه ، دیروز امیر تمام مدت با من بود! لایک یادت نره:)) صحبت جدید دخترا با هم ﻣﻮﺭﺩ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ !! ﭘﺴﺮﻩ ﮔﻮﺷﯽ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺧﺘﺮﺷﻮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ! ﺗﻮ ﻣﺨﺎﻃﺒﯿﻨﺶ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩﻩ ..! ﺩﯾﺪﻩ ﺍﺳﻢ ﺟﻮﺍﺩ ﺫﺧﯿﺮﻩ ﺷﺪﻩ ، ﭘﺮﺳﯿﺪﻩ ﺟﻮﺍﺩﮐﯿﻪ؟ ﮔﻔﺘﻪ : ﺩﻭﺳﺖ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ! ﭘﺮﺳﯿﺪﻩ ﻓﺮﯾﺪ ﮐﯿﻪ ؟ ﮔﻔﺘﻪ ﻫﻤﮑﻼﺳﯿﻢ ! ﭘﺮﺳﯿﺪﻩ ﻫﺎﺩﯼ ﮐﯿﻪ ؟ ﮔﻔﺘﻪ : ﺣﮑﻢ ﺩﺍﺩﺍﺷﻤﻮ ﺩﺍﺭﻩ ! ﭘﺮﺳﯿﺪﻩ ﻣﺼﻄﻔﯽ ﮐﯿﻪ؟ ﮔﻔﺘﻪ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﺳﺮﻭﯾﺲ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻣﻮﻧﻪ ! ﭘﺮﺳﯿﺪﻩ ﻋﻠﯿﺮﺿﺎ ﮐﯿﻪ ؟ ﮔﻔﺘﻪ ﺩﺍﺩﺍﺵ ﺩﻭﺳﺘﻢ ! ﭘﺮﺳﯿﺪﻩ ﻋﻄﺎﺀ ﮐﯿﻪ؟ ﮔﻔﺘﻪ : ﺷﺮﯾﮏ ﺑﺎﺑﺎﻣﻪ ! ﭘﺮﺳﯿﺪﻩ ﻣﯿﺜﻢ ﮐﯿﻪ ... ؟ ﻣﯿﺜﻢ ﺗﻮ ﮔﺮﻭﻩ ﻭﺍﯾﺒﺮﻩ ... ﺩﺍﻧﯿﺎﻝ؟ ... ﺩﻭﺱ ﭘﺴﺮ ﺩﻭﺳﺘﻤﻪ ! ﻓﺮﺯﺍﺩ؟ ... ﻟﻮﺍﺯﻡ ﺁﺭﺍﯾﺸﯽ ! ﻣﺠﯿﺪ؟ ... ﺗﻌﻤﯿﺮﺍﺕ ﻣﻮﺑﺎﯾﻞ ! ﺍﻣﯿﺪ ... ﮐﺮﯾﻢ ... ﺳﭙﻬﺮ ... ﯾﻬﻮ ﯾﻪ ﺍﺳﻢ ﺩﺧﺘﺮ ﺩﯾﺪﻩ !!! ﭘﺮﺳﯿﺪﻩ ﺳﻤﯿﺮﺍ ﮐﯿﻪ !! ؟؟؟ ﮔﻔﺘﻪ ﺗﻮﯾﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﺍﺳﻤﺘﻮ ﺩﺧﺘﺮ ﺫﺧﯿﺮﻩ ﮐﺮﺩﻡ ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﺷﮏ ﻧﮑﻨﻪ !!!! لایک یادت نره:))دختر همسایمون بس که از خونه بیرون نیومده روابط عمومیش ضعیفه! یه بار آش نذری پخش میکردن اومد آیفونمونو زد گفتم کیه؟ گفت آشه! بیچاره آیفون خونمون از شدت خنده اتصال کرد لایک یادت نره:))دختره تو هواپیما داشت با موبایل صحبت میکرد... مهماندار گفت : حرف زدن شما با تلفن اینجا ممنوعه ... دختره به دوستش میگه : اینجا حرف زدن ممنوعه ، تو حرف بزن من گوش میدم :|
مهماندار سکته کرد !! خلبان غش !!! یکی از بالها هم جدا شد تویی هم که الان این پستو خوندی در شرف سکته مغزی هستی لایک یادت نره:)) يه روز تو تاكسي نشسته بودم يه دختره هم كنارم نشسته بود پرستات آقا لایک یادت نره:))
ﮔﻮﺷﯿﻤﻮ ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ ﺭﻭ ﺣﺎﻟﺖ ﭘﺮﻭﺍﺯ . . . لایک یادت نره:))
ﺍﺯ ﻃﺒﻘﻪ ۱۲ ﺍﻡ ﭘﺮﺗﺶ ﮐﺮﺩﻡ ﺗﻮ ﻫﻮﺍ . . . ﺍﻓﺘﺎﺩ ﺧﻮﺭﺩﻭ ﺧﺎﮐﺸﯿﺮ ﺷﺪ ! ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﻢ ﺍﯾﻦ ﭼﻪ ﻗﺎﺑﻠﯿﺖ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﺍﯾﻪ ! ﮐﺎﺭ ﻧﻤﯿﮑﻨﻪ که . . . من در حین امتحان ریاضی : یکی از اقوام مردہ بود، ما داشتیم از مسجد برمیگشتیم کہ یهو با پسر مرحوم مواجه شدیم ،
حالا من: ایشاللہ ھرچی عمر ایشونه بقای خاک شما باشه 0.0، خدا با مردہ ھا محشورشون کنه ... پسرہ :) بابام چنان کوبید تو پهلوم اونجا فهمیدم چی گفتم :| حالا اومدم جم کنم سوتی رو،سریع خداحافظی کنم گفتم خیلی خوش اومدین،زحمت کشیدین،خداحافظ،دیگه پسره ھمینطور میخندید فقط، من :| ملت چه بی عاطفه شدن، انگار نه انگار باباش مردہ،والا... رفیقم زنگ زده میگه:کجایی تیمارستانی؟ من:پشت فرمون صبر کن یه گوشه پارک کنم به اصرار يکي از دوستام رفتم گالري نقاشي ٬ مثل همه زول زدم به تابلو يکي اومد کنارم گفت :ميبيني عجب تقارني گفتم عاليه ٬پرسيد چه سبکي کار ميکني ٬منم که تعطيل گفتم هيبنوتيزم٬ يارو ول کرد رفت فکر کنم رفت خودشو از پشت بوم بندازه پايين ﺳﻼﻣﺘﻲ ﺍﻭﻥ ﭘﺴﺮﻱ ﻛﻪ ﺷﺐ ﻋﺮﻭﺳﻴﻪ ﻋﺸﻘﺶ ﺳﮓ ﻣﺴﺖ ﻛﺮﺩ،ﺭﻓﺖ ﺩﻡ ﺗﺎﻻﺭ ﺻﺒﺮ ﻛﺮﺩ ﻭﻗﺘﻲ ﻋﺮﻭﺱ روزی سه بار انگشت کوچیکم بخوره به پایه میز اگه دروغ بگم. راستیتش خانوم. این آبیا، قرمزه. ولی چند جفت کفش صورتی جدید اوردیم که سیاهن.
ادامه متلب لتفن لایک یادت نره:))ادامه مطلب بابام با کلی دعوا که این شیرهای گرونو که میگیرم لایک یادت نره:))
یه پسری تعریف میکرد:
توی آسانسور واستاده بودم یه دختری هم سوار شد
هیچی دیگه منم تسبیحم رو از تو جیبم در آوردم ادامه دادم:
الحمدالله الحمدالله الحمدالله الحمدالله...
اصلانم من نبودم بیخودی جو ندید خواهشن لایک یادت نره:)) |
|
[ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |